به وبلاگ دكتر نادر نوري كرمانشاه خوش آمديد

فقدان وجدان


  

1

قاصدک سرطانی

 قاصدک سرطانی 

1

کرونا ممنون

   

  کرونا ممنون

ای ریزک سر به زیر ای کرونای کبیر !
رسواکننده ی تنگ نظران بی تدبیر
ای زیرک غافل گیر آموزگار سختگیر کرونای عالمگیر از تو ممنونیم
از تو ممنونیم که بسیاری چیزها را به ما یاد دادی
و چه بسیار باورهای پوسیده مان را هم به باد دادی
ازتو ممنونیم که دستگیره هایمان را شستی و سینه ی باورهای بی ارزشمان را سفتی
از تو ممنون که چشمایمان را به دنیای دانش دوختی
و بهداشت ینی چه را به تک تکمان آموختی
نشان دادی که چگونه می توان بشر بیمار بیش فعال را در کلاس عملی رعایت بهداشت نشاند و
بی غل و زنجیر او را به کنج قفس های خود ساخته کشاند !
ممنونیم که چگونه شالوده های شل شیادان را نمایاندی
و پیام هایت را بگوش احمق های خود بزرگ پندار رساندی
وآنها را در لاک سر در گمی چپاندی
ای ریزک ریاکار نما ؛ ممنونیم که نشان دادی چه کسانی برای مردم جان می دهند
وچه جومغزانی که فقط جولان می دهند
بزرگ کرونا ها ! گر چه طغیان کردی ولی واقعیت های زیادی را بیان کردی
درهای نوینی از اندیشه به روی ما گشودی و
حس دروغین اشرف مخلوقات را از ما زدودی
آری تنها کسی که پرده از اسرار کپک زده برداشت تنها تو بودی
که با نمای شیشه ی مات خود گوی شفافیت را از همه ربودی
ماسک های ریا را از چهره ها برداشتی و برای جلوگیری از تکرارحرف مفت به جایشان ماسک دهان گذاشتی
پس راز بقای تورا با غرنتینه هامان در کیسه های هوایی سینه هامان نگه می داریم تا مبادا این راز ارزشمند به دیگری منتقل گردد
ممنون از آموزه هایت ای ریز آموزگار روزگار
_________________________________________
دکتر نادر نوری ( نافذ ) - مرکز خدمت رسانی به کروناگرفتگان اسفند 1398




1

مولانا در عهد کرونا


   


 مولا نادر عهد کرونا 

 

  ز ویروس مرنجید , بدنبال بقا است              در این حال بکوشید که ویروس نگیرید


به کاشانه در آیید , نگردید به هرجا            چودر گشت وگذارید بسا ریسک پذیرید


نمیرید نمیرید کنون زنده بمانید                  کمی بیش چو ماندید توانمند و امیرید


بکوشید بکوبید خرافات کهن سال                چو زین جهل رهیدید شما ماه مُنیرید


هر آن کس که زَند لیس , فلز یا ورقی چرم          مریض است بگوئید کپک مغز و اسیرید


نمیرید نمیرید کمی صبرنمایید               کزاین گِل بدرآیید گُل و باغ بگیرید


بخندید برقصید وزین ریز مترسید             اگر ترس فرو ریخت همه شاد ودلیرید
________________


دکتر نادر نوری( نافذ) اسفند 1398



بر گرفته از وبلاگ دکتر نادر نوری



1

هیولای هیز ( کرونا)



    

کرونا چو از چین به ایران رسید       به شیپور جنگ و به کرنا دمید

به یاران همی گفت خنده به لب        بگیرم من ایران به یک یا دوشب

کمندی به  سوی کمندان فکند         که گیرد گروهی فرستند به بند

ولیکن ندانست آن جِرم پست        که دستش سرانجام خواهد شکست

پزشکان بپوشند روپوش رزم              برای عدو  عزم را کرده جزم

الا ای کرونا هیولای هیز           تنت عاقبت می شود ریز ریز

اگر دیو هستی اگر اژدها             زتدبیر دانش نگردی رها

توگر شاخ داری و کله ی گرد           سرت را بکوبیم با سد شگرد

پرستار و دکتر کنون رستمند         ولیکن کتاب است تیغ و کمند

جهان از خشونت دگر خسته است       کنون گرز رستم قلم گشته است

درآخر کرونای بد ذات و زشت             دمارش درآید در اردیبهشت

دکتر نادر نوری اسفند 98

1

پاس کردن سگ

 پاس کردن سگ 

 سگ پارس کردن ؟


1

شمس فروشان شمع پرست

شمس فروشان شمع پرست 

1

خیالات متحده

خیالات  متحده 


خیالات  متحده

 دقیقن چند دقیقه   پیش  از پیش خواب برخاستم  .

خواستم به جویبار  پیچ در  پیچ اندیشه ام سریع سری بزنم  و یک دسته گل نو بچینم .

ناچار برای  بدست آوردن  چند برگ آچار دست نیاز  به سوی  میز مطالعه دراز کردم

او هم بی سدا  چند برگ  در دستم گذاشت.

داشتم  مداد زرنگی را بر می داشتم تا  نهال های  افکارم را بر روی کاغذ بکارد  که  یکباره برق قهر کرد  و اتاقم را ترک .

در  گور  تاریکی از تاریکی با نور مهتاب باریکی تنها ماندم . 

جیرجیرک ها از شادی جار زدند و سوسکها هم  در آن  دم سیاه  تا توانستند باربردند.

ومن  هم آرام  بر شانه ی سرد سکوت تکیه  زدم . 

در گوشه ای گوشیم  را شمع  و تکه ای  تمرکز جمع  کرده  بلکه نقطه نوری به کانون افکارم  بتابد تا چهار دیواری  دلسردی ام  را  کمی  گرم کنم   که ناگهان خفاشان  خیالات متحده به سرم  یورش آورده که  کشان کشان مرا از کهکشان فکربه چاه  زندان دیاربکر بیندازند 

  اما  چنگ  به  آسمان  و ریسمان  زدم و  نعش نقشه کور آن دشمنان نور را به  قعرگور فرستادم .

نمی دانم کدام  کودن کمین کرده با کمان کنایه  شانه ی   شأنم را زخمی کرده بود. 

و کنون نمی دانم کدام کاهن  کوزه های کهنه اش را برکله ام می کوبد

نمی دانم کرکس های کچل هستی چرا هیچ گاه  از مو سیر  نمی شوند ؟

اما  سوگند به شش های  شیمیای ام من هتا به پیاز آنها نیاز ندارم

سوگند به  ناله های شجریان  و خنده های رضویان که روزی  حنجره ها خنجر ها را پاره خواهند کرد . 

روزی قلم ها  قمه ها را   قلع و قمع خواهند کرد

روزی ریا را به ریالی نخواهند خرید 

روزی خواهد آمد که کسی  حاضر  نیست  دیگر کپسولهای  تهی   غمپاشان را پر کند 

  و  نهال ها  به ریش تیشه   خواهند خندید


دکتر نادر نوری - کرمانشاه - Dr Naader Noory...   بهمن 98

1

برتری انسان به هوش است یا به عقل ؟



  which is superior intelligence or wisdom ?

Human superiority over animals is his intelligence, but human superiority over  other

humans is his wisdom, not intelligence

      2019 -  Dr Naader noory

  ؟ برتری انسان  به هوش است یا به عقل 

برتری انسان نسبت به حیوانات به هوش او است ، اما برتری انسانها نسبت به همدیگر به خرد  است نه هوش 

دکتر نادر نوری آذر  98



1

ادب را به عبث نفروشیم - آی بشرا

ادب را به عبث نفروشیم

آی بشرا

فروتنی را چه می شود گر به همه ارزان بفروشیم

با روشنی خوش بینی مطالعه کنیم

افسار افکار را چرا به بدگمانی بدهیم بیایید به خوبی ها جانی بدهیم

زندگی مگر چیست ؟

کاشت داشت برداشت محبت

محبت را احتکار نکنیم

بیایید رای اعتماد بگیریم با روح گذشت در قلوب نفوذ کنیم

اتم هیدروژنی را کوچک نشماریم انفجار بزرگ را بیاد آوریم

از گل هستی چرا خار باشیم ؟ قلب آزار نباشیم

هرزگی نکاریم با هوس معامله نکنیم

ادب را به عبث نفروشیم بر زبان مهار صبوری بزنیم ادب را ابدی کنیم

بیایید چون الماس باشیم

نور حقیقت را به دل پذیرا گردیم

اما در عین حال خدشه ناپذیر واستوار

دکتر نادر نوری

فروردین73

دوشنبه 3 12 1388 18:37

برچسب ها : دکتر نادر نوری

1

کمان بر من کشید آن یار شرزه

کمان بر من کشید آن یار شرزه    

   

      تـنم  از ترس  او آمد به لرزه


 نمی دانم چرا یارم  چنین است   

          

گهی از غم کشد گاهی به غمزه


دکتر نادر نوری آذر ماه 96

1

دلنوشته ای در ستایش جناب محمد

 

دلنوشته ای  در ستایش جناب محمد

ستایش و سپاس خاص خداوند جهان ا ست1  که ملک اوست آنچه در زمین و آسمان است.2

او که از قلب کوچک اتم تا وراء کهکشانها از ظلمات ثلاث3 تا عمق ژرف جانها 4 همه رامی داند.

او که حیات می دهد و می میراند5. ملک می بخشد و می ستاند6.

او که فضا پیمای اندیشه ها به بیکرانه های کبیریایش نرسد7 و در تدبیر امر محتاج کس نشود8

و اوست پروردگار شعری9 فالق الحب و النوی10 ،آفریدگار بی همتا.11

تدبیر آن است که او نموده و فرمان آن ،که او فرموده12 به هر که خواهد علم می بخشد13 واز آن که دانست عهد می گیرد .14

اما بعد ...

قرنها غریبانه غروب می کردند. سالها سرد در می گذشتند

و فترتی در عترت رسل رسیده بود15 !

پس در زمانی که جهان جولانگاه جمازه ی جهل شده بود ؛جان عقل به لب و خون قلب به جوش آمده بود ؛در زمانی که درستکاری، دستکاری شده  و گل انسانیت در ازدحام علف های هرز هوس پژمرده گشته بود ؛ بشر به چرک  شرک آلوده ، و خوی خوبیها خفته ، بدیها بر افروخته و سیرتها سوخته بود؛

پس در این زمان ،  ناگهان !         باران رحمت بارید.

باران رحمت بارید .گل محمد رویید. هوسهای هرز هرس شد .شرک با دین عوض شد. دُرّ یتیم برآمد  دوران کفر سر آمد  .عصر اسلام رسید.کفر به اتمام رسید. یار دلآرام رسید .درهای نور باز شد .غوغایی در حجاز شد.ذکر ذو الجلال شد.    تسکین آلام رسید. او به هنگام رسید.

دین در دل آرمید .روحی به جان بر دمید .شوری دگر به پا شد. جهل  از جان جدا شد

 و این چنین او آمد ........................ عشق به هر سو آمد  ........     محمد خوشرو آمد

سلام بر او  که سینه ی ستم  را شکافت ؛بنیان مرصوص بساخت  و بر جند جهل بتاخت.

ودرود بر او که محبت را  در دل کاشت؛ کینه را از آن  بر داشت و پرچم  اسلام  را بر افراشت.

 ای محمد!  

آفرین بر آفریننده ات ، عِز جهان زیبنده ات.

سلام بر تو که می گفتی :

ای انسانها !

فروتنی را چه می شود گر به همه ارزان بفروشیم ؟ بیایید با روشنی خوش بینی مطالعه کنیم.

افسار افکار را چرا به بد گمانی بدهیم؟ بیایید به خوبی ها جانی بدهیم.

از گل انسانیت چرا خار باشیم؟بیایید قلب آزار نباشیم .هرزگی نکاریم با هوس معامله نکنیم.

دین را به دینار نفروشیم. بر زبان مهار صبوری بزنیم .ادب را ابدی کنیم.

ای قطره ها!بیایید دریا شویم. از خاک به افلاک رویم ،به سوی ادراک رویم تا عرش چالاک دویم.

پس با هم باشید از هم نپاشید. از جنگل جهان بسوی آرام جان بگریزید.

ای محمد امین! رحمه للعالمین ،ای رسول کریم! رئوف رحیم ،ای کوکب هدایت !مظهر درایت، مصدر ولایت، سلام بر تو از ولادت تا شفاعت، از شفاعت الی الابد.

 

ای خدا!

ای ناخدای فلک وجود ! ای مقصود هر موجود! فرمانروای هستی ؛ای که همیشه هستی؛ ما را ببخش.

ما را ببخش و سلام ودرود ما را به پاکترین پیشانی بندگی ،اسوه ی نیک زندگی، محمد، برسان. ما راببخش و سلام ودرود ما را به آن بشیر بی بدیل ، نذیر بی نظیر، عصاره ی اعصار، گزیده ی اخیار، نور الابرار ، اجمال جمال و اوسوه ی کمال برسان.

بار خدایا!

مرا ببخش و سلام و درود مرا به سمع شمع جمع صنع برسان.

 

دکتر نادر نوری - کرمانشاه - دانشگاه دانشهای  پزشگی و فرآیندهای بهداشتی و درمانی -  شهرستان صحنه

 

1)  سوره حمد                                                             9) سوره نجم  49

2) سوره آهن 2                                                           10)  سوره انعام 95        

3) سوره زمر 6                                                            11)  سوره توحید

4)  سوره آل عمران 29                                                  12)  سوره اعراف 54

5)  سوره آهن 2                                                            13)  سوره بقره 255

6)   سوره آل عمران 26                                                   14)   سوره آل عمران 187

7)  سوره غار 109                                                          15) سوره مائده 19

8) سوره  یونس 31                                                           16)  سوره  آل عمران 159

 

 

 

 

 

 

1

گرگ هار چپاول - دکتر نادر نوری

گرگ هارچپاول تشنه به خون است

اشک چشم تهی دستان لاله گون است

تخت بخت خردمندان  واژگون است

درد هر دم ما را بینی که چون است ؟

دکتر نادر نوری آذر 95

1
X