خنده بر لبم ولی دلشاد نیم خواستارهیچ جز فریاد نیم خسته از رذالت بیدادگران گرچه حرف می زنم ؛ آزاد نیم دکتر نادر نوری - نافذ - خرداد ۰۰
خنده بر لبم دلشاد نیم
خنده بر لبم ولی دلشاد نیم
خواستار هیچ جز فریاد نیم
خسته از رذالت بیدادگران
گرچه حرف می زنم ؛ آزاد نیم
دکتر نادر نوری - نافذ - خرداد ۰۰
روح چیست ؟ تعریف روح چیست ؟
وختی که سخن از فضای مجازی به میان می آید گوشی بدستان ذهنشان سوی همنشینی های دورا دور مانند تلگرام و اینستا و توییتر می رود ولی مراد اینجانب در این نوشتار زندگی در فضای بیکران مجازی است ! فضای بیکران مجازی دیگر چیست ؟ همین فضای بیکران حاوی ملیاردها کهکشان ! چگونه ؟ شب که شد اگر از مردم بپرسید نگاهی به آسمان بیندازید چه می بینید ؟ می گویند هزاران ستاره ی درخشان ! واقعن ؟! از کجا روشن این ستاره ها الان وجود داشته باشند ؟؟ شاید ملیون سالها پیش همه ی این ستاره ها نیست و نابود شده باشند اما چون خیلی خیلی از ما دور هستند ما اینک تنها نور زمان وجودشان را که هنوز در راه است با چشم می بینیم نه اینکه خودشان هنوز وجود داشته باشند . برای نمونه همین الان اگر خورشید خودمان یک دفعه درروز روشن غیب شود ما تا 8 دقیقه ی بعداز غیب شدن آن ؛ متوجه ناپدید شدنش نخواهیم شد حال اگر ستاره ای که از ما سد ملیون سال نوری دور است و 99ملیون سال پیش نابود شده باشد امروزه نور زمان وجود آن را که هنوز پس از 99 ملیون سال به چشم مان می رسد می بینیم نه اینکه هنوز خودش وجود داشته باشد ولی به چشم می پنداریم که خودش هم هنوز هست ! . بله از کجا روشن ما زمینی های غریب و غافل در همین لحظه تنها باز مانده ی جهان بیکران هستی نباشیم ینی از کجا روشن تمام آنچه که در فضا می بینیم قبلن نیست و نابود نشده باشد و ما تنها باقی مانده باشیم؟ ممکن است ما زمینی ها دریک هست نما ینی فضایی سراب گونه که می پنداریم هست ولی در وا قع نیست باشیم . گاهی این زمین غریب و بی کس نمی داند به حماقت سیاستمداران احمق روی خودش بخندد یا بگرید که کودنها به چه می اندیشید ؟می خواهید به کجا برسید ؟ چرا دیگران را برای بقا و ذهنیات کودنانه ی خود می آزارید و می کشید ؟ چکیده اینکه غیر ممکن نیست ما در یک فضای مجازی( هست نما) بیکران زندگی کنیم که هم اکنون جز زمین و ستاره های نزدیک هیچ دنیای واقعی وجود نداشته باشد همه ی آنچه که در آسمان می بینیم تنها پرتوهای نور ازباقی مانده ی نیست شده ی ستاره ها و کهکشانها است دکتر نادر نوری بهمن 1398
زندگی یک بازی است بکوش پیروز شوی ولی خطا مکن
سلام ودرود_ اول هر کار اسم کردگار_ در هر دمی حمد صمد، دادارداور
را دارم که همه ی مولکولهای کل عالم را،
در احاطه ی آگهی دارد وهر کاری در عالم درعرصه علم او روی می دهد *درطول سال درسرمای سحر در ماه دی؛ و در
وسط گرمای مرداد ماه همواره مهر او را در
دل دارم * او که گردوی دوّاری را رام آل آدم
کرده که ساده گرداگرد
عروس دهر می گردد او که آدمکده
ی عالم را کار گاه کردار آدمی و گهواره
اسرار و اعمال آل آدم کرده ، واو را سرآمد
و سوگلی عالم هم *او که آدم ها را حامل
علم دهرکرده وهر گردی در مدار اراده و مراد او می گرددو هر کسی که روی سوی کردگار آورد کامروا گردد وراه و رسم
واسم و امر او در همه سوی روا در همه احوال حمد عالم
آرای اعلی را در سر دارم که مرا هم علم داده و هم مرد عمل کرده و دلم رادر ارگی
محکم آرامی داده وگامم را مصمم، ودلی آرام عطا کرده و مادام که او را دارم دلی
آسوده دارم*الهی مرا مددی ده در ارائه ی
سطوری سهل و سهی و کِلکی رسا که هرکلمه ی کلامم ساده درک گردد*اما در
احوالم*آدمی ام که سرد و گرم دهر را درک کرده ام*کارم مطالعه ی آلام مردم محروم ،
حامی اهل کمال و آدمی صلح مدارم* ؛ مهر
آدم در دل آمالی والا در سردارم گل مهر در
دلها می کارم * ای معمار معاد و ای دارای
داد آگاهی ده ای دادرس دهر مرهمی ده دکتر نادر نوری 1389
کردار های آلوده ؛ اعمال مسموم و آمال
مکروه و معاصی گروهی عاطل؛ مردم
را سردر گم، روح و دلها را مکدر , سالوسی وطراری و مکاری و
طمعکاری را در گرد آوری آل و مال و آمال
محال روا کرده آری هر
آدم مکار در وراء ماسک روی دگری دارد و سم هلاهل وسوسه ی مالداری در کاسه ی
سرِگروهی، راه درک سالم را سد کرده و گوهر والای عمر راهدر می دهد*و دردا که آدم عالم
را هوادارکم وکلام او درگودال اوهام محو می گردد*ای آرام دل در
آلام دهر ای هور مهر ای والا گهر ای مصدر الهام مرا در امور اصلاحی کمک و راهکاری
عملی ده که در صدد اصلاح امورم ومددی که راه سعی ا م هموار گردد و اصول معطر و
معطل آدمی گری را که در محاصره ی گرد آلود اِعصار اَعصاردر آمده ,مطهر
گردد
کپک مغزان
مبادا نفهمد بیفتی به رنج حقایق مگو با کس کند هوش که خونش رسانی به نقطه ی جوش دریغ از کپک مغز حرف حساب مخی هم ندارد که گیرد جواب جدا کن از او راه خود را عزیز که ارزش ندارد به قدر پشیز مکن وقت خود را برایش تلف به سویش بینداز مشتی علف دکتر نادر نوری اسفند 96
سخن چون بگویی طرف را بسنج
سیا چاله ی غم
دریغ ایران که هر روزش عزا است جهان حیران عجب اینجا چه جا است ؟ سیاچاله ی غم های جهان شد تو گویی مخزن هر چه بلا است دکتر نادر نوری 29 بهمن 96
سلسله ی مژگان - دکتر نادر نوری
سلسله ی مژ گانت زندانم کرد زلزله ی زلفانت لرزانم کرد حال چه کنم با این قلب خسته هجرتت پریشان و ویرانم کرد دکتر نادر نوری آذر 96
بر گرفته از وبلاگ دکتر نادر نوری golalinoory.blog.ir
بشر در تاریکی
جهان هم دامی هم چون سراب است
سر انجام خود بزرگ بین
سر انجام هر خود بزرگ بین شود خوار و تنها ز آز و کین دکتر نادر نوری آذر 1395
آن که دو پایش سالم است و بس
آن که دو پایش سالم است و بس تکیه نکند بر عصای کس
************
آن کس که دارد دانایی و هوش
هر حرف هرزی ناگیرد به گوش ؟
پله برقی - دکتر نادر نوری
برای بدست اوردن توانی از 11 لازم نیست که ضربهای خسته کننده را انجام دهیم بلکه می توان از روش زیر استفاده کرد 1^11=11 2^11=121 3^11=1331 4^11= 14641 ........ این هرم را می توان تا اخر ادامه داد برای اینکه توانی از 11 را بدست اوریم به دقت در هرم به دستور زیر می رسیم رقم یکان همیشه مساوی یک است رقم دهگان برابر است با رقم دهگان به اضافه رقم یکان توان قبلی 11 رقم صدگان برابراست با رقم صدگان به اضافه رقم دهگان توان قبلی و الی اخر این خصوصیت را ریاضیدانی مراکشی کشف کرده که در کتاب مساله هایی در زمینه محاسبه اورده است