گر سنگ کمتر خوری زرنگی
در سرزمینی که پر زخار است
یک زخم کمتر خود اُفت خار است
دکتر نادر نوری ( نافذ) فروردین 96
به وبلاگ دكتر نادر نوري كرمانشاه خوش آمديد
من از بهر بهروز بوده خطابم
هرس کن شاخه ی خشکیده را بیفکن افکار پوسیده را مخور میوه های گندیده را جلا ده با تازه ها دیده را بپرور با علم اندیشه را بیان کن اسرار پوشیده را رعایت کن حق هر ایده را دکتر نادر نوری - نافذ
فضا آکنده از دی اکسید غم همه با ماسکی مهمان ماتم بدنها کوفته هر گوشه ای زخم نمی داند کسی نام یک مرهم دکتر نادرنوری ( نافذ )
بر گرفته از وبلاگ دکتر نادر نوری
دریغ ایران که هر روزش عزا است جهان حیران عجب اینجا چه جا است ؟ سیاچاله ی غم های جهان شد تو گویی مخزن هر چه بلا است دکتر نادر نوری 29 بهمن 96
بر گرفته از وبلاگ دکتر نادر نوری - کرمانشاه
یکی قرص و یکی امپول پسندد
یکی هدیه یکی هم پول پسندد
من از این همه خود خواهی بگریزم
پسندم آن که سلّول پسندد
__________
دکتر نادرنوری ( نافذ)
درود بر همراهان گیتیکدان شبهه : واکسن زدن موجب آهنربا شدن بدن می شود !
تازگی با شبهه ای بی پایه در میان مردم همهمه ای راه انداخته که هر کس واکسن کرونا بزند چون در واکسن مغناتیس حل کرده اند بدن فرد آهنربا می شود
پاسخ
اگر پوست روی بازو یا هر بخش از بدن را با انگشت با آرامی لمس کرده و با نوک انگشت پوست را به یک سو ( به پایین) بکشیم در می یابیم به دلیل حالت کشسانی پوست چند میلی
متر کش آمده و در زیر یا انتهای مسیر کشش چین می خورد و در نهایت این کش و قوس ترمز حرکت نوک انگشت را کشیده و انگشت دیگر نمی تواند در مسیر حرکت کند !
با همین روند اگر کلیدی را روی بازوی هر فردی ( چه واکسن زده چه نزده ) اندکی فشار داده و رها کنیم در حد خیلی کم پوست کش امده و همین کش آمدن موجب نگهداری کلید می شود
اگر کسی از روشنگری بالا قانع نشد راه دیگری را به او پیشنهاد دهید
یک تار موی آهنی ( رشته ی باریک آهنی ) را در چند میلی متری بازو ( جای تن ریخت واکسن ) بگیرید اگر بدن آهن ربا شده باشد روشن است که باید تار موی آهنی را به سوی خود کج کند !!
اگر تار موی آهنی به سوی بدن خم نشد آهنربا شدن بدن در پی واکسیناسیون سرگرمی گمراه کننده ای بیش نیست
به هر روی این همهمه ها زاییده ذهن افراد عوام فریب است
مغزی که پر از جرم و آشغال است خالی کردنش واقعن محال است دالانهای تاریک ودگم آن غار خالی از خرد زاغه ی زغال است دکتر نادر نوری ( نافذ ) خرداد 1400
______________________
دکتر نادر نوری ( نافذ ) خرداد 1400
پند می داد یک بی چشم و رو
به رفیقش شبی در گفتگو
گر بخواهی که فرمانت برد
نزد خر از خرد چیزی نگو
گر بفهمد خرد آزادگیست
کی توانی نهی باری بر او ؟
_____________
دکتر نادر نوری ( نافذ) شهریور 99
من آن سرو سهی هستم که ازخاک و خسان رستم اگر دنیا به هم ریزدنگردد کج دل و دستم نه مغرورم نه مکارم نه مزدوری ریاکارم نه مردم را بیازارم نه روباهی ربا خوارم من از مرغان قافم که جدا مانده ز سامانش پرش بسته دلش خسته بنالدغم ز افغانش من آن سیمر غ دستانم شفا خیزد ز دستانم سقای حق پرستانم وفا دارم به وجدانم غبار غم بر اندازم چو طرحی نو در اندازم فلک را سقف بشکافم به افکارچو شهبازم نمی درکند درد ما ستم سازان و جاهلها به جای حل یک مشکل بیفزایند مشکلها کنون نافذ بیا بنشین برای که رجز خوانی ؟ جهان جز با خردورزی نگیرد هیچ سامانی دکتر نادر نوری ( نافذ )
هزاران درود و هزار آفرین
نثار پزشکان ایران زمین
همان لایقانی که دانشورند
نه آن بی سوادان که مدرک خرند
سیاست فرارند در کار خویش
نه چون پاچه خاری به دنبال ریش
امید آفرینند و درمانگرند
به لب خنده داده ز دل غم برند
__________________دکتر نادر نوری - نافذ
روزی به باغی زیبا چمیدم یک دانه گردو از باغ چیدم به یاد یار نیکو سرشتم بر روی گردو نامش نوشتم هسته ی هستی عشق است و شادی عاشق نباشی خالی نهادی دکتر نادر نوری ( نافذ )
گر دلی شاد کنی هنگام نیاز
سی سال مطالعه نمودم بسیار آگاه گشتم به اختلاف افکار جز راستی و خرد مداری چیزی با ارزش تر نیافته ام ای یار دکتر نادر نوری( نافذ )
بر گرفته از وبلاگ دکتر نادر نوری - کرمانشاه
ز عشق هیچ مگو قعر باتلاقیم
اسیر سیرک یک مشت قالتاقیم
چو آتشی که به آتشفشان نهفته
پر از حرارت و خالی ز اشتیاقیم
دکتر نادرنوری آبان 00
گر سنگ کمتر خوری زرنگی در سرزمینی که پر زخار است یک زخم کمتر خود اُفت خار است دکتر نادر نوری ( نافذ) فروردین 96
چوچوپان خود شود با گرگ همکار شود شاگرد وی روباه مکّار خیانت می کند چون در امانت امانت را به وی زنهار مسپار مده دیگر به او هیچ اختیاری پشیمان می شوی بسیار بسیار
بر گرفته از وبلاگ دکتر نادر نوری کرمانشاه
دکتر نادر نوری آذر 95